آدمهای صبح تا ظهر شیش تیر، اون ویدیوی جشن، گرمای سگی شیش تیر، پونزده هزار قدم، بغضم در کنسرت همایون وسط هوای زمزمههایت و آسمان ابری، و اشکی که بطور عجیبی موقع خوندن اون آهنگ دیار عاشقیهایم بالاخره سرازیر شد، یادم بمونه همش رو. که روز قشنگی بود. خستهام و له. و فردا با تصمیمهام تنهام. ولی نمیدونم. تابستون هم میگذره. بارون میاد باز. من تصمیمهام رو عملی میکنم و زندگی زیبا میشه. احتمالا.
#آسمان من...برچسب : نویسنده : athisismybluelifed بازدید : 150